نقد کردن روشی است سیستماتیک برای آنالیز و یا تجزیهی متون نگارشی یا شفاهی. عموما نقد کردن را پیدا کردن اشتباه یا قضاوت منفی میدانند. اما نقد کردن میتواند شامل تشخیص دادن نکتههای مثبت نیز باشد. در فلسفه، نقد کردن از فن شک کردن گرفته شده است.
چگونه در عکاسی خیابانی، به انتقاد سازنده بپردازیم
نوشته: اريك كيم
ترجمه: نيما رجبي

تمامي حقوق عكس ها براي Fred Herzog محفوظ است.
شنیدن انتقادهای صادقانه و سازنده از ضروریترین عوامل برای پیشرفت در عکاسی خیابانی (یا هر جنبهای از زندگی) به شمار میآید. اما در سایتهای اجتماعی چنین چیزهایی را نمیتوان دید. بیشتر نظراتی که در سایتهایی این چنینی مانند Facebook یا Flickr میبینم عباراتی از این قبیل هستند: "چه عکس خوبی" ، "از نور پردازی این عکس خوشم آمد" و یا جملهی مورد علاقهی خودم: "از چه دوربین/ لنزی استفاده کردهای؟"
در این مقاله شما را راهنمایی میکنم تا چگونه به انتقاد سازنده بپردازید. توانایی نقد سازنده نه تنها به دیگران کمک میکند، بلکه باعث میشود در مورد عکسهای خودتان قضاوت بهتری داشته باشید.
در ضمن در این مقاله، تعدادی از عکسهای Fred Herzog، یکی از بزرگترین عکاسان خیابانی حال حاضر دنیا را برای شما قرار میدهم. امیدوارم این عکسها برای شما هم (مانند من) منبع الهام خوبی باشند.
انتقاد چیست؟

Fred Herzog ©
قبل از این که به این موضوع بپردازیم که "چگونه انتقاد سازنده کنیم" ابتدا باید بدانیم که خود کلمهی انتقاد به چه معناست. در زیر توضیح سایت ویکی پیدیا را در مورد کلمهی "انتقاد" میخوانیم:
نقد کردن روشی است سیستماتیک برای آنالیز و یا تجزیهی متون نگارشی یا شفاهی. عموما نقد کردن را پیدا کردن اشتباه یا قضاوت منفی میدانند. اما نقد کردن میتواند شامل تشخیص دادن نکتههای مثبت نیز باشد. در فلسفه، نقد کردن از فن شک کردن گرفته شده است.
امروزه نقد کردن در امور آکادمیک یا چیزهای عمومی به کار میرود. نقد کردن در هنر، علوم انسانی و به خصوص آثار نوشتاری شدیدا نشات گرفته از روشهای علمی آنالیز میباشد. انتقاد بر اساس تعریفها و مقیاسهایی مشخص، انجام میشود و ربطی به نظرهای شخصی ندارد. این تعاریف یا مقیاسها بر اساس دانش فنی، تجربههای شخصی یا تعالیم خاص مشخص میشوند.
بگذارید دو نکته را مشخص کنیم:
1. به طور کلی از انتقاد کردن برای پیدا کردن خطا و مشکل در یک مبحث استفاده میشود. طبق تعریف بالا گفتن نکات مثبت هنگام انتقاد کردن ضروری نیست، اما به نظر من برای انتقاد سازنده این امر بسیار مهم است.
2. انتقاد کردن باید بر اساس معیاری تعریف شده باشد و نه نظرات شخصی. نهایتا هر نقدی که میکنید نظر شماست اما این نظر باید براساس تجربههای شخصی، دانش فنی و یا تعالیم خاص باشند.
مغز چگونه انتقاد را مدیریت میکند

Fred Herzog ©
هیچ کدام از ما دوست نداریم که کسی به ما بگوید که اشتباه کردهایم. همچنین زمانی که مردم نکات منفی ما را میگویند، خوشمان نمیآید. برای اینکه تصویری که از خودمان داریم و اعتماد به نفسمان خدشه دار نشوند، معمولا انتقادها را نادیده میگیریم.
اما همانطور که پیشتر اشاره شد، شنیدن انتقادهای صادقانه و سازنده برای پیشرفت در زمینهی عکاسی خیابانی امری است بسیار مهم. اگر انتقادی در کار نباشد مقیاسی برای سنجش کارهایمان نداریم و هیچ وقت پیشرفت نخواهیم کرد.
زمانی که در دانشگاه UCLA درس "جامعه شناسی Facebook و سایتهای اجتماعی" را تدریس میکردم نکتهای مهم در مورد انتقاد کردن آموختم به نام "انتقاد ساندویچی". این نظریه اینگونه است: هنگام انتقاد کردن ابتدا نکتهای مثبت را یادآور میشویم (مانند نان بالایی ساندویچ) سپس انتقادمان را انجام میدهیم (گوشت وسط نان) و در آخر با ذکر نکتهی مثبت دیگری (نان زیرین ساندویچ) بحث را به اتمام میرسانیم.
زمانی که در استوکهلم بودم، دوست بسیار خوبم Brain Sparks برای من توضیح داد که چگونه در کلاسهای مدیریت به آنها یاد داده بودند که هنگام انتقاد از کارمندان مقیاس 2:1 را راعایت کنند (2 نکتهی مثبت در مقابل یک نکتهی منفی). این نکته باعث میشود بدون این که حس بدی داشته باشیم یا بخواهیم انتقاد طرف مقابل را نشنیده بگیریم، آنرا راحت هضم کنیم.
چگونه به صورت سازنده انتقاد کنیم

Fred Herzog ©
به نظر من نوشتن نقد اینترنتی بیشتر از 4 جمله لازم دارد. نظراتی مانند، "چه عکس قشنگی"، "چه خوب از نور استفاده کردی" و "زیباست" برای تقویت اعتماد به نفس خوب هستند اما کاملا بیهودهاند چرا که هیچ کمکی به پیشرفت کار ما نمیکنند. درست مانند نظرات این چنینی: "اصلا بلد نیستی عکس بگیری" و "خاک تو سرت با عکس گرفتنت".
مانند قانون طلایی حضرت عیسی با دیگران طوری رفتار کنید که انتظار دارید با خودتان رفتار شود. این قانون بسیار ساده است و میتوانیم در تمام جنبههای زندگیمان از آن استفاده کنیم.
پس اگر انتظار دارید از دیگران انتقادهای سازنده (و نه انتقادهای بی پایه) بشنوید، شما نیز باید انتقادهای سازنده، برای دیگران فراهم کنید.کل زندگی در داد و ستد خلاصه میشود، مانند این ضربالمثل که میگوید: "اگر پشت من را بخارونی منم پشت تو رو میخارونم."
زمانی که نقد مینویسم، در ذهنم چه اتفاقاتی میافتد

Fred Herzog ©
زمانی که دوستانم یا عکاسان خیابانی از من میخواهند کارشان را نقد کنم این پروسهها در مغز من انجام میشود:
1. تمام چیزهایی را که ممکن است حواستان را پرت کند، حذف کنید.
زمانی که میخواهید کار کسی را نقد کنید، تمام عواملی را که ممکن است حواس شما را پرت کنند از میان ببرید. مثلا اگر میخواهید به صورت اینترنتی نقد بنویسید تمام پنجرهها را ببندید و تمام تمرکزتان را صرف نقد کردن کنید. اگر به صورت رو در رو نقد میکنید تلفنتان را بیخیال شوید و یا حتی از آن بهتر تلفنتان را خاموش کنید.
2. در مورد ساختار و کادربندی قضاوت کنید.
من ابتدا با دقت اطراف عکس را نگاه میکنم تا با تمام جزئیات کادربندی آشنا شوم. برای این کار حداقل یک دقیقه وقت صرف میکنم. اینها سئوالاتی هستند که هنگام این کار از خودم میپرسم:
1. آیا در عکس چیزی ناخواسته وجود دارد که به جذاب شدن یا از دست دادن جذابیت عکس کمک کند؟
2. آیا میتوان در پس زمینه ماشینهایی را دید که حواسمان را از سوژهی اصلی پرت کنند؟ (معمولا همین طور است)
3. سوژه ی اصلی کیست و من باید به چه کسی نگاه کنم؟
4. آیا کادربندی عکس خوب است؟
5. آیا خطوط موجود در عکس مرا به سوی سوژهی اصلی هدایت میکنند یا من را از آن دور میکنند؟
6. آیا نور کافی وجود دارد یا خير؟
7. آیا مثلثهایی در عکس وجود دارد که هارمونی و هماهنگی ایجاد کند؟
8. آیا پرسپکتیو عکس خوب کار شده یا عکاس باید برای عکس گرفتن از یک کودک بیشتر خم میشد؟
3. در مورد محتوا قضاوت کنید.
سپس به قضاوت محتوا میپردازم. منظورم از "محتوا" درک اتفاقهایی است که در کادر در حال رخ دادن است. داستان چیست؟ آیا عکس گرفته شده جذاب است یا نه؟ من معمولا بر اساس این عوامل در مورد محتوا قضاوت میکنم:
a. آیا به محض نگاه کردن به عکس به آن علاقمند میشوم یا نه؟
b. آیا چیز غیر عادی در عکس وجود دارد یا نه؟
c. عکسهای مشابه آنرا از سایر عکاسان دیدهام یا نه؟
d. آیا آن عکس حس خاصی را به من القاء میکند؟ باعث لبخند، خنده، گریه، اخم کردن میشود یا مرا افسرده میکند یا نه؟
e. آیا آن عکس بخشی از مجموعهی عکسهاست و اگر این طور است چقدر با سایر عکسها هماهنگی دارد و یا این که یک عکس تکی است؟
f. آیا یک عکس فراموش نشدنی است؟ آیا یک ماه و یا حتی یک سال دیگر آن عکس در ذهنم خواهد ماند یا نه؟
نقد کردن

Fred Herzog ©
زمانی که تمام محتویات و داستان عکس را درک کردم از عکاس آن عکس میپرسم که میخواهد کارش را صادقانه انتقاد کنم یا نه؟ این سئوال باعث میشود تا عکاسی که میخواهد بازخورد کارش را بشنود از لحاظ ذهنی برای این کار آماده شود. اگر جواب مثبت بدهند خودشان انتظار شنیدن بعضی از نکات منفی کارشان را دارند.
- احساس اولیه خود نسبت به عکس را به عکاسش بگویید.
به عکاس بگویید که به محض این که عکسش را دید چه افکار و احساساتی در ذهنتان خطور کرد. افکار خود را هنگام دیدن عکس در قالب کلمات بیان کنید. به عنوان مثال میتوانید چنین چیزهایی بگویید:
زمانی که به عکستان نگاه کردم حواسم به طرف قسمت روشن کادر جلب شد، قسمت بالا سمت راست. بعد برای این که بفهمم جریان از چه قرار است مجبور شدم کمی بگردم و این باعث شد تا بفهمم پشت زمینهی جالبی دارد و نهایتا سوژهی اصلی را پیدا کردم.
به آنها بگویید که ابتدا چه چیز چشمانتان را در عکس به سوی خود جلب کرد.
- نان بالایی ساندویچ ( بازخورد مثبت).
در پشت هر عکس قصد یا نیتی وجود دارد. سعی کنید بتوانید حدس بزنید که هدف عکاسی که از شما انتقاد میخواهد از گرفتن عکس چه بوده. بالاخره از نظر عکاس چیزی بوده که آنقدر جذابیت داشته تا شاتر را فشار دهد.
به عکاس بگویید که از چه چیز عکس خوشتان آمده: فیگور سوژه در عکس، یک پشت زمینهی جالب، رنگهای داینامیک و یا اینکه خود سوژه.
- گوشت وسط ساندویچ (انتقاد منفی)
این قسمت انتقاد کمی مشکل است. انتقاد منفی هم گفتنش سخت است هم شنیدنش. چون که شما دوست ندارید به احساسات طرف مقابل ضربه بزنید. اما همانطور که قبلا اشاره شد، آنها خودشان از شما درخواست انتقاد صادقانه کردهاند و عاقلانه نیست که هنگام شنیدنش ناراحت شوند، چرا که این روزها شنیدن انتقاد صادقانه بسیار دشوار است.
در مورد این صحبت کنید که از چه چيز عکس خوشتان میآید یا کدام قسمت آن باعث حواس پرتی میشود. نقاط ضعف عکس را گوشزد کنید. من معمولا درباره این موارد صحبت میکنم:
a. پشت زمینهی عکس زیادی شلوغ است و باعث حواس پرتی میشود.
b. سوژه کسل کننده است. (سوژه کاملا ثابت و بدون حرکت است، دستهایش را تکان نمیدهد و یا هیچ حسی در چهرهاش مشخص نیست)
c. سوژه کاملا در مرکز کادر قرار دارد. من ترجیح میدهم سوژه نسبت به کادر کمی مایل به سمت راست یا چپ باشد.
d. در عکس درست از نور استفاده نشده است. ممکن است کادربندی درست انجام شده باشد اما نور به اندازهی کافی یا بیش از حد باشد.
e. عکس بسیار شلوغ است. حالتی که در یک عکس اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است.
f. عکس به كار مجموعهی عکسش نمیخورد. بعضی اوقات از من میخواهند که عکسی را که بخشی از یک مجموعه است نقد کنم. ممکن است آن عکس به تنهایی عالی باشد اما در مجموعهی عکسی جایی نداشته باشد.
g. روتوش زیادی روی عکس انجام شده است. بعضی عکسها هستند که عکاس خیلی روی آنها کار کرده و عکس حالت مصنوعی به خود گرفته است.
h. رنگها باعث آشفتگی و سردرگمی میشوند. اگر عکس گرفته شده رنگی باشد، رنگها میتوانند باعث سردرگمی شوند مخصوصا اگر از رنگهای روشن مانند زرد و قرمز در گوشههای کادر استفاده شده باشند. (و سوژه به مرکز کادر نزدیکتر باشد.)
4. نان پایین ساندویچ (بازخورد مثبت)
در آخر با یک بازخورد مثبت دیگر به نتیجهگیری میپردازم. به آنها یادآوری کنید که از چه چیز عکس خوشتان آمده و کجای کارشان جای پیشرفت دارد. به آنها بگویید که آن عکس آنقدر خوب شده که آن را نگه دارند و یا این که اصلا آنرا در معرض عموم قرار ندهند.
نقد شفاهی در مقابل نقد نوشتاری

Fred Herzog ©
از بین انتقاد کتبی یا شفاهی، من انتقاد شفاهی را ترجیح میدهم. چرا؟ چون که هنگام نقد نوشتاری بسیار سخت است که دقیقا مشخص کنید چه قسمتهایی از عکس را دوست داشتهاید واز چه قسمتهایی خوشتان نیامده است. از این گذشته نقدهای اینترنتی کوتاهترند و از لحاظ محتوا کامل نیستند.
زمانی که به صورت رو در رو کار کسی را نقد میکنید تجربهای شخصیتر را احساس میکنید و برای نقد کارشان میتوانید زمان بیشتری را صرف کنید. (نیم ساعت، یک ساعت و یا حتی بیشتر)
زمانی که به صورت رو در رو کارم را نقد میکنند میتوانم احساس اولیهی آنها را نسبت به کارم از طریق چهرهشان بسنجم. بر اساس نگاه اول آنها میتوانم متوجه شوم کدام کارم کسل کننده و کدام کارم جالبتر است.
در اینترنت نمیتوانیم تن صدایمان را منتقل کنیم. بنابراین ممکن است هنگام خواندن نقدها روی اینترنت سوء تفاهم پیش بیاید و منظور انتقاد کننده را اشتباه متوجه شویم. هنگامی که به صورت رو در رو نقد میکنیم طرف مقابل راحتتر میتواند منظورمان را متوجه شود.
پیشنهاد شخصی من در مورد نقد کردن

Fred Herzog ©
حال که این مقاله را خواندید، دقیقا میدانید هنگام نقد کردن چه سئوالاتی در سرم وجود دارند و چه پروسهای انجام میشود. امیدوارم هر قسمت از این مقاله را که بخواهید بتوانید در هنگام لزوم استفاده کنید، چه هنگام نقد کردن چه هنگام نقد شنیدن.
چند پیشنهاد برای بعدا:
- هیچ وقت یک نقد را نیمه کاره رها نکنید.
فراموش کردهام که این جمله از کیست اما در جایی خواندم "هیچ وقت دو چیز را نیمه رها نکنید، یک چیز را کامل کنید."
بنابراین معتقدم که اگر تعداد کمی نقد کامل انجام دهید بهتر است تا تعداد زیادی نقد نیمه کاره بنویسید. چند نفر را از اینترنت انتخاب کنید که با آنها نزدیک هستید، برایشان احترام قائلید و یا دوست دارید با آنها در تماس باشید و یک نقد کامل برایشان بنویسید.
در دورهای که اکثر نظرات این چنین هستند "چه عکس زیبایی"، نظرات و انتقادهای بیش از 4 جمله بسیار ارزشمندند.
به عنوان مثال تصمیم گرفتهام که در اکانت Flickr ام نظراتی را که یک جملهای هستند نادیده بگیرم هرچند که از نویسندگانش ممنونم.کسانی را که وقت میگذارند و نقدهای صادقانه مینویسند را همیشه به خاطر میسپارم. نسبت به کاری که برایم کردهاند قدردان هستم و آنها را به لیست مخاطبانم اضافه میکنم و اگر لازم باشد به موقع برای آنها نقدهای کاملی مینویسم.
- گروهی پیدا کنید که بتوانید کارهایشان را کامل نقد کنید.
چند گروه نقد عکسهای خیابانی در Flickr وجود دارند که میتوانند منابع خوبی باشند. چند پیشنهاد:
a) Street Crit — The Home of Street & Documentary Critique
b) HCSP Image Critique Thread
c) Grit & Grain
d) Streettogs Critique Group
خود من نیز اخیرا یک گروه نقد در Facebook راه انداختهام. بعضی از قوانین آن اینهاست:
*هرکدام از نقدها باید بر روی نکات مثبت و منفی عکس پست شده تاکید داشته باشند.
* توصیه میشود که هر نقد حداقل 4 جمله باشد.
* هر عکسی را که پست میکنید حداقل سه عدد از عکسهایی که قبل از شما پست شدهاند را نقد کنید.
- از دیگران درخواست انتقاد سازنده کنید.
اگر در کارهایتان به دنبال نقد و نظرات سازنده میگردید آنرا از دیگران طلب کنید. اگر عکسهایتان را در Facebook ,Twitte r, Flickr, google + ,Instagram ,500 px و یا هر سایت دیگری آپلود میکنید از دیگران بخواهید کارتان را نقد کنند.
من زمانی کارهای هرکسی که میدیدم را نقد میکردم اما بعدها متوجه شدم که عدهای دوست ندارند کارشان نقد شود. این تفکر که عدهای نمیخواهند نقد شوند هیچ مشکلی ندارد اما بعد از آن از نقد کردن خجالت میکشم و این کار را انجام نمیدهم مگر اینکه کسی مستقیما درخواست نقد کردن کند.
این ضربالمثل را به یاد داشته باشید: "بخواهید و به آنچه خواستهاید خواهید رسید."
نتیجهگیری

Fred Herzog ©
تمام نکاتی که در این مقاله در مورد نقد کردن گفتم تنها راه نقد کردن نیستند بلکه بازتاب تجربههای شخصی خودم هستند. چیزهایی که در مدرسه و دانشگاه آموختهام و چیز هایی را که از دیگران یاد گرفتهام.
بدون توجه به این که چطور نقد میکنید این نصیحت را به یاد داشته باشید که همانطور رفتار کنید که انتظار دارید با شما رفتار کنند.
بنابراین اگراز دیگران انتظار شنیدن نقد صادقانه دارید، اول شما کارهای بقیه را صادقانه نقد کنید. همچنین انتظار داشته باشید کیفیت نقدی که میشنوید یا میخوانید برابر کیفیت نقدی باشد که خودتان مینویسید.
هنگام نقد کردن فکر نکنید که باید با نقدهای کوتاه عکسهای زیادی را نقد کنید. تعداد آنها را کم کنید در عوض نقدهای کامل بنویسید.
در ضمن فراموش نکنید بقیهی کارهای Fred Herzog را دنبال کنید و سعی کنید آخرین کتابش را که منتشر کرده تهیه کنید.
ترجمه: نیما رجبی
www.ZoomAks.com